اشاره: دولت افغانستان در دومین نشست «پروسه کابل» پیشنهاد صلحی را با مخالفان مسلح حکومت ارایه کردهاست که دارای نکات برجسته و تازه ای است. نکاتی که در طرح دولت افغانستان برای صلح پیشنهاد شدهاست، برای اولین بار است که به صورت رسمی مطرح میشود و این مسئله برای همه تحلیل گران مسایل افغانستان جالب به نظر میرسد. متن پیشنهاد صلح دولت افغانستان به شرح زیر است:
چهارچوب کنفرانس کابل
۹ حوت ۱۳۹۶ مطابق ۲۸ فبروری ۲۰۱۸
اجماع روی صلح
همۀ جوانب جامعۀ افغانی، در مشوره با دولت و شورای عالی صلح، برخاست تأمین صلح به اجماع رسیدهاند. زنان در این گفتمان عمومی فعالانه اشتراک داشتهاند تا از حقوق حقۀ شان که در قانون اساسی تضمین شدهاست، حفاظت نمایند. نمایندگان علما، جامعۀ مدنی، بزرگان قومی، سرمایه گذاران، دهاقین و کار گران، کارشناسان، احزاب سیاسی، محصلین و استادان، و سایر گروهها بر ضرورت صلح از دیدگاههای متمایز تأکید داشتهاند.
افغانها صلح را یک ضرورت میپندارند که این نیاز برخاسته از آسیبها ی حدود چهار دهه جنگ و بدختی و بخصوص جنگ تعریف نا شده ایکه در چند سال اخیر بر مردم این کشور تحمیل شدهاست. اعمال وحشیانۀ تروریستی که بتاریخ ۱۰ جوزا ۱۳۹۶ و ۷ دلو ۱۳۹۶ در شهر کابل انجام شد بخشی از سلسله خشونتهایی است که در مقابل مردم ما صورت میگیرد. پاسخ حکومت وحدت ملی به این اجماع و نیازمندی عبارت است از؛ ایجاد یک دیدگاه برای صلح و طرح یک روند و برنامه برای تحقق آن. دیدگاه ما مطابق اوامر الهی میباشد چنانچه الله متعال در قرآن میفرماید: «و (هرگز) نیکی و بدی یکسان نیست، همیشه به نیکوترین شیوه پاسخ ده، پس ناگاه (میبینی) همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوست صمیمی است.» قرآن کریم سورۀ فصلت آیۀ ۳۴. ما اهداف مشترک ملی را از طریق یک روند صلح تعیین خواهیم کرد تا بتواند تفرقه و منازعات داخلی این اواخر را پایان دهد و منجر شود به ساختن یک دولت مؤثر، جامعۀ همه شمول، اقتصاد پویا و یک فرهنگ تحمل پذیر مبتنی بر باورها و ارزشهای دین مبین اسلام.
تحقق این دیدگاه به مهر ورزی، باورمندی و شجاعت در توافق با طالبان نیاز دارد. ما باید شفقت لازم را در درک دیدگاه جنگجویان داشته باشیم. ما باید باورمندی به اطاعت از اوامر الهی را داشته باشیم و نقاط مشترک خویش را بحیث افغان و مسلمان جستجو کنیم. ما باید شجاعت شنیدن نارضایتیها را داشته باشیم، عوامل ریشه ای و دلایل جنگ را ارزیابی کنیم، و همچنان به پیشنهادات مختلفه برای آشتی و مصالحه گوش دهیم. کانفرانس پروسۀ کابل اجماع ما روی یک صلح عادلانه و پایدار را به یک روند عملی تبدیل خواهد نمود که باعث دستیابی به یک نتیجۀ معتبر خواهد شد.
شرایط کنونی
در این اواخر نشانههایی در جریان جنگ ظهور کرده که احتمال صلح را بلند بردهاست. نخست اینکه افغانها از اثرات وسیع کمی و کیفی این جنگ تعریف ناشده در زندگی روزمرۀ شان به ستوه آمدهاند. به این ترتیب، ما نیاز به اصلاحات همهجانبه در رویارویی با مشکلات میراثی خویش همچون منازعات، جرم و جنایت و فساد اداری را احساس میکنیم. روند مصالحۀ بین الافغانی با حزب اسلامی به مثابۀ یک مثال موفقانه بوده و بیانگر چگونگی امکانپذیری آشتی است. دوم اینکه انتخابات پارلمانی سال ۱۳۹۷ و ریاست جمهوری سال ۱۳۹۸ برای کسب اعتماد مردم افغانستان نسبت به پروسههای دموکراتیک به مثابۀ گامی برای تداوم مشروعیت دولت مهم پنداشته میشود. سوم اینکه در سطح بینالمللی تأکید بر این است که جنگ باید از راه سیاسی با طالبان پایان یابد. نکتۀ چهارم اینکه در سطح منطقوی، ما با موفقیت به همسایگان خویش مزیتهای اقتصادی و صلح آمیز یک افغانستان باثبات را ابراز داشتهایم. پنجم اینکه، جهان اسلام در یک گفتمان جدی برای مقابله با تعبیرهای سوء از متون دینی برای توجیه این جنگ تعریف نا شده، در حال رسیدن به اجماع اند. طالبان از این تغییر شرایط آگاهی دارند و به نظر میرسد که در مورد پیامدهای اعمال خشونتآمیز بر آینده خویش نگران بوده و در میان خویش به گفتمان میپردازند.
پیشنهاد صلح ما، برای طالبان
حکومت وحدت ملی به دنبال یک صلح واقعی و پایدار با طالبان آشتیپذیر است. ما به تساوی مشترک تمامی افغانها و حق زندگی صلحآمیز و با وقار، به شمول طالبانی که از خشونت دست بردارند، بارودمند هستیم. ما این پیشنهاد را بدون پیششرطی، به منظور دست یابی به موافقتنامه صلح که شامل موارد ذیل باشد، ارائه مینماییم:
۱- تأمین حقوق و مکلفیتهای تمامی اتباع (به ویژه زنان) مطابق قانون اساسی؛
۲- پذیرفتن قانون اساسی ویا تعدیل آن مطابق احکام قانون اساسی؛
۳- پیشبرد فعالیتهای نیروهای دفاعی و امنیتی و خدمات ملکی در مطابقت با قانون؛ و
۴- اجازه ندادن برای هیچ گروه مسلحی که با شبکههای تروریستی فراملی، سازمانهای تبهکار فراملی و نهادهای دولتی ویا غیردولتی که به دنبال نفوذ در افغانستان میباشند.
ما گامهای ذیل را به منظور آشتی و مصالحه پیشنهاد مینماییم:
۱- یک روند سیاسی: آتشبس، شناخت به عنوان حزب سیاسی، ترتیبات اعتماد سازی انتقالی و انتخابات فراگیر، معتبر، آزاد و عادلانه؛
۲- یک چارچوب قانونی: بازنگری قانون اساسی، عدالت و حل شکایات، تطبیق قوانین و فرامین، رهایی زندانیان و حذف نام آنان از لست تحریمها؛
۳- سازماندهی مجدد نهادهای دولت: حاکمیت قانون و اصلاحات، توسعه و انکشاف متوازن، استقرار مجدد مهاجرین و بیجا شدگان داخلی؛
۴- امنیت: تأمین امنیت برای تمامی اتباع و همچنان کسانی که خواهان آشتی بوده و مجدداً به دولت مدغم میگردند؛
۵- توسعه و انکشاف اقتصادی/اجتماعی: رشد فراگیر و پایدار، دسترسی مساویانه به زمین و داراییهای عامه، مبارزه با فساد، برنامههای ملی اشتغالزایی، ادغام مجدد مهاجرین و جنگجویان سابق؛
۶- حمایت و مشارکت جامعه بینالمللی: حمایت مالی دیپلوماتیک، حذف تحریمها و وضعیت جنگجویان خارجی؛
۷- روشهای تطبیقی، تعیین اهداف عاجل، کوتاه مدت و میان مدت و نظارت و تأیید میکانیزمها و ترتیبات.
از طالبان توقوع میرود تا، نظریات خویش را در مورد روند صلح، که هدف آن کشانیدن آنها به مثابه یک سازمان به گفتگوهای صلح میباشد، ارائه نمایند. دولت افغانستان در مورد اینکه کی به صلح رو میآورد، پیشداوری نمینماید، چون این روند خود منتج به شناسایی کسانی که صلح را رد مینمایند و آشتیپذیر نیستند، میگردد.
حکومت وحدت ملی به گشایش دفتر طالبان، صدور پاسپورت و آزادی سفر به آنها، کمک در از میان برداشتن تحریمها، دسترسی آنها به رسانهها و انتقال خانوادههای آنها موافقت خواهد نمود. شورای عالی صلح که توسط یک تیم مسلکی حکومت حمایت میگردد، تیمی را به منظور مذاکرات معرفی خواهد نمود؛ تیمی که زنان و اعضای جامعۀ مدنی نیز در آن عضویت خواهند داشت. محل برگزاری ترجیحاً کابل بوده ولی گزینههای دیگر میتواند منجمله کشورهای اسلامی غیر دخیل در این جنگ، یکی از دفاتر ملل متحد ویا کشور ثالث باشد.
پیشنهادات برای حمایت بینالمللی
افغانستان از سال ۲۰۰۱ بدینسو مورد حمایت سخاوتمندانه بینالمللی قرار گرفتهاست که ما از آن قدردانی مینماییم.
از آن جایی که تعهدات موجوده از طریق میکانیزمهای به خوبی تعریفشده تنظیم میگردد، حمایت بینالمللی در مورد صلح و ثبات را در ساحات ذیل پیشنهاد مینماییم:
۱- حمایت همآهنگشده بینالمللی دیپلوماتیک برای پیشنهاد صلح به طالبان؛
۲- یک ابتکار منطقهای که تلاشهای گوناگون کشورها یا سازمانهای منطقوی را با پروسۀ کابل همآهنگ نموده و از پیشنهاد صلح با طالبان حمایت کند؛
۳- گفتگوهای جِدِّی به رهبری جهان اسلام جهتِ مقابله با استفاده از برداشت و تفسیر از متون دینی برای توجیه نمودن جنگهای تعریف ناشده؛
۴- تلاشهای هماهنگ شده و همهگانی برای قناعت دادنِ پاکستان در رابطه با فوائد و مزایای یک افغانستان با ثبات برای راه اندازی گفتگوهای همهجانبه دولت با دولت و حمایت از پیشنهاد صلح با طالبان؛
۵- پشتیبانی از تطبیق موافقتنامۀ صلح، بویژه ادغام مجدد مهاجرین وجنگجویان سابقه؛
۶- حمایت از هرگونه ابتکاری در راستای تأمین صلح در افغانستان از طریقِ پشتیبانی از ترانزیت، تجارت وسرمایه گذاری، اصلاحات و استراتیژی مبارزه علیه فسادِ اداری دولت و حمایت از انتخابات پارلمانی ۱۳۹۷ و ریاست جمهوری ۱۳۹۸.
ما باور کامل داریم که یک پاکستان باثبات که از طریق افغانستان با آسیای میانه متصل است، به سودِ منافع ملی ما میباشد. ما پیشنهادِ راه اندازی گفتگوهای همهجانبه با پاکستان، به شمولِ بازگشتِ مهاجرین افغان از آنکشور در یک چهارچوب زمانی ۱۸ تا ۲۴ ماه، یکبارِ دیگر ارائه میکنیم. پیشرفت کار پروژه « تاپی» مثال و الگویِ خوبی از یک تحول و انکشافِ مثبت در منطقه است، الگویی که نشان میدهد مناطقِ مختلف چگونه عناصر کلیدی توسعه و پیشرفت را تشکیل میدهند. ما آماده هستیم تا مذاکرات دولت با دولت را با پاکستان بر مبنای برنامۀ کاری افغانستان- پاکستان برای همبستگی (APAPS ) یا بر اساس یک سند مشابه تنظیم و سازماندهی نمائیم.
نتیجهگیری
برقراری و تأمین صلح، فرآیندی است که از آرزومندی آغاز گردیده و به سوی امکانپذیری و مورد اعتبار و قابل قبول بودن، به پیش میرود. منتظر اعلامیههایی مبنی بر پیگیری و تقدیم پیشنهادات برای همآهنگی بهتر با پروسۀ کابل برهبری افغانها هستیم. همانطوری که رسیدن به یک اجماع همگانی برای دست یابی به صلح یک امر مشکل به نظر میرسد، به همین ترتیب، تأمین وبرقراری صلح مستلزم توجه و بذل مساعی خستگی ناپذیر میباشد.
استفاده از تجارب بدست آمده از موافقتنامههای قبلی صلح به معنای تمرکز روی تطبیق و جامۀ عمل پوشانیدن به توافقات صلح از طریق تأمین صلح و انجام اصلاحات و شناسایی و مدیریت خطرات قبل از مورد تهدید قرار گرفتن پروسۀ صلح میباشد؛ بنابراین، شفافیت اساسِ ارتباط و گفتگوهای مؤثر را تشکیل میدهد. با درنظرداشت ضرورت، تیمهای کوچک بایست موافقتنامههای صلح را مورد بحث و مذاکره قرار دهند. هرچند، تصویب و تأیید توافقات صلح نیازمند یک فرایند شفاف و ترسیم شدهای از مشورتها میان طرفهای مختلف ذینفع در جامعۀ افغانی است. زنان، که از ضایع شدن حقوق و دستآوردهای خویش هراس دارند، باید در پروسۀ صلح دخیل و از تحولات مربوط به آن، آگاه باشند.
تطبیق و عملی ساختن، هستۀ برقراری صلح را تشکیل میدهد. مسایل مهم دیگر شامل نکاتِ آتی شده میتواند: ادغام مجدد مهاجرین و جنگجویان سابقه، حمایتهای منطقوی و امنیت، اصلاحاتِ توسعۀ اقتصادی و اجتماعی. شفافیت و مؤثریت، باز هم کلید و اساسِ اعتماد سازی و نگهداشتِ آن با استفاده از فرآیندِ گفتگو و مشورتها میباشد.
با مسئولیت پذیری در قبال مشکلات، درکِ نقاط قوت و باور داشتن به چشمانداز و آیندۀ کشور خویش منحیثِ یک پُلِ زمینی و چهار راه آسیایی، ما توانستهایم تا پیشنهاد واقعی و صادقانۀ صلح را برای طالبان ارائه نموده و ندای صلح خواهانۀ خود را برای راه اندازی مذاکرات با پاکستان یکبار دیگر بلند نمائیم. ما به فرمانِ الله تبارک وتعالی باور واعتماد کامل داریم که گفتهاست: «واگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآی و بر خدا توکّل کن، که او شنوا و داناست». (قرآن کریم سورۀ مبارکۀ انفال، آیۀ ۶۱).
ومن الله التوفیق
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/9496
تگ ها: